پند یلدا بشنو

پند یلدا بشنو

پند یلدا بشنو

یلدا این خویشاوند آیینی ایرانیان هر سال در آستانه بلندترین شب سال، ما را گرد هم می اورد تا برایمان از امید و زندگی سخن بگوید.

 

این مام باستانی ، از پس سال ها هنوز نبرد امشاسپندان فرشته خوبی ها با اهریمن و شکست او و زاده شدن دوباره خورشید را به یاد دارد.

او به یمن این پیروزی، هر سال خوان پربرکتش را کنار اجاق گرم و روشن با نقل و آجیل و میوه های خوشرنگ می گسترد .

بر آن هندوانه سرخ می نهد که نمادی از تابستان و گرما است تا بگوید بنگر این میوه ناچیز، روزهای سرد را تاب آورده ، پس تو نیز یارای پشت سرگذاشتن سرما را داری.

انار می گذارد که نشان زایش و زندگی است و در پرده گوهرهای رخشان حیات دارد .

این بانوی کهن بذرهای آفتاب گردان و هندوانه و خربزه را بر منقل آتش تفت می دهد و با گردو و بادام و پسته می آمیزد تا ما را از پوسته هرچیز به مغز و درون آن متوجه سازد.

یلدا برایمان از هزار و یک شب تاریکی می گوید که بیم آن می رفت صبحی در پی نداشته باشد اما سرانجام خرد بر نابخردی پیروز شد و سپیده دمید.

از بهمن هایی یاد می کند که دهکده ها را در زیر خود دفن کرد اما دلاوران تسلیم نشدند و شعله افروختند و خود را از چنگ سرما و انجماد رهانیدند.

از زمستان هایی که هرچقدر سخت و بی آفتاب گذشت و روسیاهی اش به ذغال ماند.

از درختانی که دوباره جوانه زدند و شکوفه دادند ، چشمه هایی که جاری شدند ، پرندگانی که آواز سر دادند، دستانی که دست دیگری را برای یاری گرفتند و دل هایی که به مهر گرم شدند.

از شالیزارهایی که دوباره شخم خوردند و بذرهایی که در زمین نشانده شدند و خوشه هایی که رستند و بار دادند. از جشن هایی که بر پا شد و عروسانی که به خانه بخت رفتند و نوزادانی که جای رفتگان را گرفتند.

از اشک هایی که لبخند شدند، از سختی هایی که سهل گشت ، از یعقوب هایی که چشمشان به دیدار یوسف ها روشن شد و از لاله هایی که بر جای خون های پاکان حافظ میهن رویید .

ایرانیان در هر کنار و گوشه این مرز و بوم، آداب و رسوم خاصی را در این شب اجرا می کنند. بانوان گیلانی به تعداد اعضای خانواده شمع می افروزند تا نورش در دل اهل خانه روشن شود و بر زندگی هاشان بتابد. فال هندوانه می گیرند تا نویدبخش برآورده شدن آرزوهایشان باشد، میوه های خوش طعم محلی ازگیل و به و انار و پرتقال را بر سفره می نهند و حلوای دو رنگ شیرین را در ظرف می چینند.

آجیل گیلانیان برنج و سویا و عدس برشته شده نیز دارد. هریک به فراخور حال مهمان دعوت می کند و سفره می چیند، اما این ها همه بهانه است برای اینکه تن به خواب و رخوت ندهیم و صبح را حتی از پس تاریک ترین و بلندترین شب ها نیز انتظار بکشیم .

یلدا دیوان حافظ را به دستمان می دهد تا بشارتمان دهد که معاشران گره از زلف یار باز کنید/شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید/حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید!


وبسایت فرهنگی - هنری کانون ولیعصر (عج) مسجدامام جواد (ع)

:: موضوعات مرتبط: علمی پژوهشی , مقالات , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : امیر حسین محمدی
تاریخ : دو شنبه 30 آذر 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: